امید
- ۲ نظر
- ۳۱ فروردين ۹۶ ، ۱۱:۰۵
- ۴۷۴ نمایش
اعتکاف یک فرصت بسیار مناسب برای «خودسازی» است.....
در قدیم علمای اسلام به تمام زوایای «مراقبت فردی» ملتزم بودند.جوانان امروز در «اعتکاف» شرکت می کنند اما مساله
بسیار مهم این است که اعتکاف را با جلسات خودمانی (گعده گیری) اشتباه نگیریم.
اعتکاف تبدیل شده به ؟؟؟
حتی قرار نیست خیلی عزاداری کنیم و....
بیشتر تفکر و مراقبه اهمیت دارد
اما....
برخی مطالب را هم که نمی شود گفت!!....
به هر حال برای همه آرزوی موفقیت می کنم.
نویسنده: سلطان علی نایبی
قسمت دوم
نگرش امیرالمومنین علیه السّلام در رابطه با اقتصاد
2-3-1- نگاه ابزاری به اقتصاد
2-3-1-1- اطعام یتیمان
ابوطفیل
می گوید: علی (علیه السّلام) را دیدم که یتیمان را به سوی خود فرا می
خواند و به آنها عسل می دهد، [آنقدر این امر مهم جلوه داده شد] تا اینکه
بعضی از اصحاب می گفتند: ای کاش من هم یتیم بودم.[ تا از این عسلها نصیب من
می شد.].[1]
نوسنده : سلطان علی نایبی
مقدمه
پرداختن به سیره بزرگان دین یک امر لازم است، امّا سیره اقتصادی والیان صدر اسلام از آن جهت که الگوی رفتاری مسلمین بعد از خود نیز هستند به جهت قرابتشان به زمان رسول خدا (صلّی الله علیه و آله ) می تواند ما را در کلیّات برخی از مسایل اقتصادی کمک نماید. و به برداشت های مناسبی برساند.
«گوش بلخی بشنید از در او دوش سروش..... بعد این جور تو را مهر و وفائی دارم.».
در این بیت علّامه شهید حاصل تلاشهای سالکانه خویش در منزلگه مقصود را می یابد.در دل شب سروش الهی را دریافت می نمایند.به قول مولوی بلخی که «ای خوش آن روز که پرواز کنم تا بر دوست... به هوای برکویش پر و بالی بزنم»..شهید با گوش قلب آواز سروش ربّانی را می شنود.و حضرت احدیّت تجلی فرموده می فرماید که از این پس من عشق خودم را نثار تو می کنم:«بعد این جور تو را مهر و وفائی دارم»..که در سوره بقرهآیه ۱۶۵ می فرماید:«والّذین امنوا اشدّ حبّاً للّه»..
کسانی می توانند لیاقت محبّت و عشق الهی را داشته باشند که قبلا رنج ایمان را از طریق مجاهده با نفس کشیده باشند و ایمان خود را در تمامی احوال نگاه دارند تا به مرتبتی برسند که شایسته محبّت و وفای الهی شوند که فرمود: اوفوا بعهدی اوف بعهدکم (بقره ۴۰) و شهید می فرماید:« بعد این جور تو را مهر و وفائی دارم».یعنی وقتی در مقام بندگی وفای به عهد الهی که همان انجام تکالیف باشد صورت گرفت آن گاه ایمان در قلب رسوخ پیدا کرده و عبد شایسته محبّت و مهر حضرت احدیّت می گردد.
شارح: سلطان علی نایبی
حقیقت این است که مدرنیته برای آسان کردن زندگی به وجود آمد اما همین زندگی آسان شده توسط مدرنیته دارد کم کم زندگی را مشکل می کند با هزاران سرطانی که از دود ماشین به وجود آمده با هزاران استرسی که بر افراد وارد می آورد و هزاران مشکل دیگر...
Spirituality Therapy
این کلمه به معنای «معنویت درمانی» است .روشی که در دنیای مدرن بسیار کارآمد است.
دریافت
حجم: 3.58 مگابایت
توضیحات: معنویت درمانی.گزارش تصویری
مدت زمان: 2 دقیقه 42 ثانیه
آرزوهای انسان هیچ گاه به اتمام نمی رسد فقط «عارف حقیقی» می تواند به آرزوی نهایی خویش برسد که آن رسیدن به مقام مکاشفه و دیدن مستقیم حقیقت است.
آرامش حاصل از این روءیت هرگز از ضمیر عارف خارج نمی گردد.
روز جمعه بیشتر از هر روز دیگری به عدالت فکر می کنم.....
مکتب عشق و شهادت
شعری است که در رثای علّامه شهید بلخی سرو ده ام:
مکتب عشق و شهادت مکتب بلخی است ................ بشر و دین و هدایت،هدف بلخی است
صوفیا خرقه به درآر که بلخی گفته است : ............ خرقه بی «عشق الهی» ثمر تلخی است.
سلطان علی نایبی ۱۵ آبان ۹۴
بار الها گر چه دیدن تو لیاقت فراوان می طلبد
و درک لذّت موانست با تو سزاواری بیش از اندازه
امّا این بنده در این سیاهی زمان به سپیدی نوری در امید آمده است که نوازشی یتیمانه بر سر کسی بکشی که دنبال پدری است به نام آرامش.
آرامشی که فقط در پرتو نگاه های تو به دست می آید.
و در این مدرنیته نا آرام قلب نتواند تمرکز یابد که به ذکر تو مدام مشغلت یابد.
ای خدای فرامدرن ای خالق کون و مکان اندیشه ام را مملو از دانش و قلبم را سرشار از یقین بگردان.
آمّین یاربّالعالمین.
سلطان علی نایبی
ادامه بحث قبلی
......پیروان این قول،چون تفسیرشان با ظاهر آیه مخالف است،آیه شریفه را حمل بر تمثیل کرده اند.
سیّد عبدالله شبّر وآیت الله مکارم شیرازی ،از پیروان این قول هستند.[7]همچنین بسیاری از فلاسفه اسلامی که تفسیر نگاریده اند از جمله:ملّاصدرا،شاگردش فیض کاشانی و آیت الله جوادی آملی.[8](گرچه استاد گرانقدر آیت الله جوادی آملی آیه را تمثیل نمی دانند،امّا آن چه از بیانات ایشان برداشت می شود ظاهراً این است که ایشان طرفدار قول دوّم باشند.)
زراره از امام صادق روایت می کند که درباره «آیه میثاق» از ایشان سؤال کردم،فرمودند:معرفت در آن موقف در قلوب بنی آدم تثبیت شد امّا آن ها آن «موقف» را فراموش کردند و روزی به یاد خواهند آورد:ثبتت المعرفة فی قلوبهم و نسوا الموقف سیذکرونه یوما ما.[9]
اُستن این عالم ای جان غفلت است
هوشیاری این جهان را آفت است
هوشیاری زان جهان است و چو آن
غالب آید پست گردد این جهان........
نویسنده : سلطان علی نایبی
برخی با استناد به این شعر مولانا بر آنند که انبیای الهی باید بشر را رها کنند تا هیچگونه هوشیاری ای در این دنیا نداشته باشند ،و انبیای الهی آدرس را اشتباه داده اند ،نه تنها آدرس اشتباهی داده نشده بلکه
اتفاقاً حضرت مولانا (ره) بر این است که انبیای الهی آدرس را کاملاً صحیح به بشریت عرضه نموده، فرمایش جناب مولانا ناظر به عملکرد انبیای الهی است او که خود پرورده این مکتب توحیدی است می فرماید:«اُستن این عالم ای جان غفلت است
هوشیاری این جهان را آفت است
هوشیاری زان جهان است و چو آن
غالب آید پست گردد این جهان........».... یعنی این که «تمام هوش صرف مادّیات شود امری مذموم است نه این که هیچ گونه هوشیاری در این دنیا نباشد اتفاقاً دونوع هوشیاری ضرورت دارد .هوشیاری اوّل : یعنی نباید تمام هوش صرف مادّیات شود .هوشیاری دوّم : یعنی معرفت و هوشیاری ای لازم است تا انسان غرق معرفت مادّی(هوشیاری مادّی) نگردد و معرفت الهی را برتر بشمارد.و «این هوشیاری دوّم ارتباط تنگاتنگی با هوشیاری اخروی دارد و جدای از آن نیست معرفت توحیدی یک معرفت بسیط است و تکّه تکّه نمی شود «هوشیاری زان جهان است » یعنی «هوشیاری اصلی همان هوشیاری توحیدی است که در امتداد همین هوشیاری توحیدی ای است که در دنیا حاصل می شود».«معرفت و هوشیاری توحیدی و وحیانی ثمره اش در آخرت متجلّی می شود و ای بسا عارفانی که در این همین دنیا به «هوشیاری زان جهانی» رسیده اند. منظور حضرت مولانا از «هوشیاری زان جهانی» «هوشیاری وحیانی » است که «زمان» بردار نیست و در این دنیا نیز قابلیّت تحقق را دارد.
ساختار سیاسی اهمیت زیادی دارد.
ساختار سیاسی تاثیر فراوانی بر فرهنگ یک جامعه دارد.یک ساختار منظم و دقیق و معقولانه تمام
فرهنگ را معقولانه می کند.تمام انسانهای جامعه مذکور را اصلاح می کند.نمی شود به ساختار سیاسی به چشم یک فرایند ظاهری محض نگریست بلکه این ساختار تاثیرات خویش را کاملا بر فرهنگ برجای خواهد گذاشت.
مسؤلیت بزرگ انسان.سلطان علی نایبی
حجم: 14 مگابایت
توضیحات: انسان از منظر اسلام
مدت زمان: 3 دقیقه 47 ثانیه
زندگی یک حقیقت اجباری است.همه ما مجبوریم زندگی کنیم .
چاره ای نیست.
تنها راه چاره این است که با تمامی زیر و بم و فراز و نیشب های آن کنار بیاییم.
جز این راهی نداریم....
و این است زندگی اجباری...
آری اجباری.!!!
و چه معنایی بر این زندگی اجباری می توان تصور نمود؟
اعتکاف درمساجد بسیار امر مطلوبی است منتها بارها دیده ام برخی از جوانان عزیز به جای مراقبه با گوشی همراهشان مشغولند این 3 روز را غنیمت شمردن بهتر است.
هدف اصلی ازاعتکاف این است که درگوشه ای قدری از مادیات فاصله گرفته به اندرون خویش واقف گردیم نه این که دوباره در فضای مجازی به دنیای دیگری برویم
آری مهمترین مساله این است که برای چه هستیم آیا این همه درد و رنج برای یک بودن با هزاران تصور مغشوش می ارزد؟
بودن یا نبودن
رنج بودن...........
رنج نبودن........ و در یک نگاه رنج نبودن که از آن تعبیر به مرگ می کنیم از رنج بودن نشات می گیرد زیرا تقاضای زیاد بودن انسان را از نبودن می ترساند.
این موضوع کتابی است از استاد بودایی به نام «یوگاناندا».... اما هر انسانی در جستجوی جاودانگی است.بایست کاوید که چگونه این جاودانگی را در وجود خویش محقق می سازد.
جاودانگی در کلام قرآنی از آن «روح» است.و روح زمانی به جاودانگی می رسد که رنگ الهی بگیرد : صبغه الله و من احسن من الله صبغه...و این جز باعمل صالح انجام نمی گیرد: ان الانسان لفی خسر الا الذین امنوا وعملو الصالحات...
خورشید می درخشد و من پیوسته گامهایی را در زیر نور خورشید در می نوردم.
و سوالی بزرگ ذهنم را فرا می گیرد ،
تمام روزهایم شب می شود و شبها به سپیده جای خود را می دهد ونفهمیدم که برای چه آمده ام؟
عدالت رکن بسیار مهمی برای زندگی هر انسانی است.
عدالت بستر مناسبی برای رشد معنوی و اقتصادی فرد فرد جامعه است بدون آن هیچ چیز خوبی امکان بقا ندارد
شرح شعر:
در این شعر چشم اشاره به تعینات الهی دارد که در جهان نمود خلق الهی است و زلف آن نگاره زیبای خلقت الهی است .هنگامی که انسان رو به روی حضرت اله قرار بگیرد غمش باد هرگز و
هنگامی که این نگاه به خلق انسان را به خالق می رساند این خلق نیز گفتمانی با این نوع نگاه نیز دارد: زآه قلب پریشت به گفتگوی تو افتادم
...
سی
سیزده به در یک آیین جغرافیایی است می شود برای نزدیک تر شدن دلها از آن بهره برد.